جنبش هنری آپ آرت که به آن هنر دیدگانی نیز گفته میشود، در دههی ۶۰ شروع شد و در سال ۱۹۶۴ در مجلهی تایمز از آن نام برده شد، در واقع از طریق مجلهی تایمز این هنر به دنیا معرفی شد. در دههی ۶۰ این هنر سبب تغییر و تحولات زیادی شد. آپ آرت نوعی انتزاع گرایی میتنی بر سامان دهی اشکال دو بعدی و سه بعدی است، که با به کارگیری پدیدههای خاص بصری جلوههایی از ارتعاش، لرزش و… را در تابلوهای نقاشی به وجود میآورند.
در این سبک با استفاده از الگوهای تکرار شونده و غیر هم سایز سبب ایجاد خطای چشم در بیننده میشوند. این سبک تلفیقی از علم و هنر است.
برای مثال نقاشیهایی که در چشم ما به نظر سه بعدی میآیند ولی در واقعیت به صورت دو بعدی رسم شدهاند. و یا خطوطی که ممکن است به صورت منحنی ببینید ولی در واقعیت به صورت صاف رسم شدهاند، در نتیجه خطای چشم ما سبب میشود که تصاویر این گونه به نظر ما برسند. گاهی اوقات بیننده ممکن است در یک تابلو دو تصویر را ببیند که این اتفاق از طریق خطای چشم صورت میگیرد.
در این سبک از رنگهای درخشان، براق و فرمها انتزاعی در هم فشرده اسنفاده میشود و تضاد رنگها سبب ایجاد حرکت در تصویر میشود. در آپ آرت تحریک شبکیه چشم از مهمترین ابزارها میباشند، در واقع یک راه ارتباطی میان ببینده و اثر هنری است، که هدف از آن ایجاد واکنشهای بصری بیولوژیک در تماشگر است.
هنرمندان جنبش هنری آپ آرت:
در بین هنرمندان پیت موندریان، ملویچ بریجت رایلی و هنرمندان آفرینش سبک انتزاعی در این سبک فعالیت داشتند.
بریجت رایلی در ابتدا از رنگهای سیاه و سفید استفاده میکرد و کم کم به سمت رنگ خاکستری رفت و پس از آن از به سراغ کارهای رنگی رفت، علاقهی او به کارهای رنگی سبب شد تا بیشتر از رنگهای شاد و پر تلاتو در کارهایش بهره ببرد. رایلی در کارهایش سعی میکرد نیروهایی طبیعی مانند سیل و دریا را نشان بدهد، بدون توجه به محیط اطراف و فضاسازی.
سایر هنرمندانی که در این سبک فعالیت میکردند:
جوزف آلبرز، ماکس بیل، راینهام، یاکٌف آگام و…
اما پرچمدار نقاشان این سبک ویکنور وازارلی بود، شیوهی نقاشی او به گونه بود که آثار از سطوح مجزا تشکیل شده بودند. او همچنین از خطاهای بصری مانند تضاد خیره کننده سیاه و سفید و مجاورت رنگ مایهها در کنار یکدیگر استفاده میکرد.
دیدگاهتان را بنویسید