کته کلویتس از هنرمندان مردم دوست آلمانی بود، او متولد کوئینزبرگ ( شهری میان لهستان و لیتوانی) البته در حال حاضر قسمتی از روسیه به حساب میآید.
موضوع اصلی آثار قشر کارگر و فقیر جامعه بودند که سعی داشت رنج و درد عدهای از مردم را نشان بدهد.
زندگینامه کته کلویتس:
او از زمانی نوجوانی یعنی وقتی که فقط ۱۶ سال سن داشت طراحی از مردم ستم دیده را آغاز کرد و تا آخر عمر نیز به آن پرداخت. عمدهی آثاری که از او باقی مانده است در باب رنج و دردی است که به قشر کارگر جامعه وارد میشد. کته کلویتس برای خلق آثار خود از ابزاری مانند زغال، چاپ اچینگ، باسمه و لیتوگرافی بهره میبرد. استفاده از شیوهی چاپ برای خلق آثار نشان میدهد که هنرمند به تکثیر آثارش در جامعه علاقهمند بوده است.
او با دوست دوران کودکیاش، کارل کولویتس ازدواج کرد، او از پزشکانی بود که مردم محروم را به صورت رایگان معالجه میکرد، کلویتس از این فرصت استفاده کرد و از کسانی که به مطب همسرش مراجعه میکردند جهت طراحیهایش استفاده میکرد، گرچه او از مخالفان سر سخت جنگ بود اما پسرش تحت تتاثیر تبلیغات به جنگ رفت و مدتی بعد او عزادار پسرش و تعداد زیادی دیگر از جوانان شد پس از رخ دادن این اتفاق در بلژیک گورستانی نمادین ساخته شد و مجسمهی والدین داغدار در آن نصب شد.
کمی بعد از جنگ جهانی اول ناسیونالیست ها و نازیها در آلمان به قدرت رسیدند و نازیها در سال ۱۹۳۷ او را از انجام هرگونه فعالیتی منع کردند و از فرهنگستان هنر اخراجش کردند اما از بعضی از اثار او بدون ذکر نام به نفع خود استفاده میکردند، مدتی بعد نازیها بمبی در خانهی او قرار میدهند و بسیاری از آثارش در این فاجعه از بین میرود پس از این اتفاق بسیاری از کشورهابه او پیشنهاد مهاجرت دادند، اما او قبول نکرد.
در نهایت کته کلویتس در سال ۱۹۴۵ در سن ۷۸ سالگی، ۱۶ روز قبل از فروریختن حکومت ناسیونالیسم از دنیا رفت.
او میگفت: وقتی به اغلب آثار موجود در موزهها و گالریها نگاه میکنیم، انگار همه در حال خوشی و خوشبختی هستند، انگار هیچ انسانی کار نمیکند، رنج نمیکشد و خسته نمیشود.
کلویتس در نامهای از رومن رولان خواسته بود که مجموعهای از آثارش در جهان تحت عنوان جنگ منتشر کند.
تا همه بدانند که این است جنگ! این است آنچه که در طول سالها بر سر انسانها آمده است.
دیدگاهتان را بنویسید