جکسون پولاک از درخشان‌ترین نقاشان جنبش اکسپرسیونیست انتزاعی می‌باشد، او نسبت به سایر نقاشان اروپایی گمنام‌تر بود ولی به دلیل جسارتی که داشت توانست در این شوه به اوج خود برسد.

از لحاظ ویژگی‌های رفتاری تندخو و درون‌گرا بود. پولاک دوره‌ی کودکی و نوجوانی‌اش را در کالیفرنیا گذراند، سپس به نیویورک مهاجرت کرد در شهر نیویورک نزد دیوید سیکه ایروس که ازپرشورترین نقاشان انقلاب مارکسیست بود شاگردی کرد. او از آمیختن مسائل هنری و انقلابی استقبال می‌کرد.

یکی از شاخص‌ترین آثار پولاک “نگهبان راز است” این تابلو نشان‌ می‌دهد که او تحت‌تاثیر اساتیر مصر باستان بوده است.

از سال ۱۹۴۷ نقاشی‌های پولاک به نهایت انتزاع رسیدند. به این شیوه‌ نقاشی‌های کنشی متمرکز گفته می‌شود. این شیوه با حرکت سریع و مکث‌های نقاش صورت می‌گرفت، این حرکات و مکث‌ها گاهی به چند دقیقه و چند روز طول می‌کشید. پولاک در این شیوه کارش را به طور موقت نصب می‌کرد و سپس بوم را بر روی زمین می‌خواباند و رنگ را بی‌واسطه روی بوم می‌چکاند، به این شیوه از کارهای او رنگ چکانی کفته می‌شود.

شیوه‌ی رنگ چکانی جکسون پولاک:

در این شیوه رنگ را با استفاده از بوم و کاردک و گاهی مستقیم از داخل ظرف بر روی بوم منتقل می‌کرد. عده‌ای معقد بودند که او رنگ‌ها را به صورت خود به خود و اتفاقی بر روی بوم منتقل می‌کند.

ولی گرینبرگ عقیده دارد که پولاک به اندازه‌ی کار با قلم در چکاندن رنگ‌‌هایش نیز مسلط بوده است. و در هنگام خلق اثر اجازه می‌داد تا اتفاق‌های جالبی رخ بدهد.

در یکی از آثارش به نام “اعماق درون_پنج” چرخش رنگ‌ها در اطراف بوم نشان می‌دهد که جکسون‌پولاک دور تا دور بوم در حرکت بوده و به رنگ‌ها اجازه می‌دهد که دور تا دور بوم حرکت داشته باشند.

جکسون پولاک با ارائه‌ی این آثار مرز میان نقاشی و طراحی را از بین می‌برد.

البته بعضی از منتقدین معتقد بودند که این تکاپوی هنرمند در برخودش با بوم و رنگ به دلیل داشتن اختلال روانی او است عده‌ای دیگر نیز معتقد بودند که دلیل شکل‌گیری این آثار در نتیجه‌ی هیجان شور آمریکا پس ازاتمام جنگ‌جهانی دوم است.

و پیام این آثار سلطه‌س سیاسی_فرهنگی آمریکا بر جهان است.

اگر بخواهیم با جزئیات بیشتر زندگی او را مورد بررسی قرار دهیم، می‌بینیم که زندگی او به سه دوره‌ تقسیم می‌شود:

دوره‌ی اول:

سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۷: او در این دوره در حال به دست آوردن تجربه بود و تحت‌تاثیر آثار نقاشان مکزیکی و سورئالیستی بود.

پولاک هم در این دوره همانند نقاشان مکزیکی تحت‌تاثیر اساطیر سرخ‌پوست‌ها قرار گرفته بود.

دوره‌ی دوم:

سال‌های ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰: در دهه‌ی ۴۰ از آنجایی که دوران نامساعدی برای پولاک رقم می‌خورد و سبب می‌شود بیشتر سمت آثار سورئالیستی و استفاده از ضربات قلموبرود.

دوره‌ی سوم:

سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۶: در این سال‌ها او به فردی تبدیل گردید که در مجلات از او نام می‌بردند.

اما به تدریج نقاشی‌های به سمت تیرگی رفتند و ناگهان سبک قطره‌چکانی را رها کرد.

در واقع این معروفیت او را دچار گمگشتی کرد به طوریکه درر سال ۱۹۵۶ اثری از او وجود ندارد.

 

جکسون پولاک

جکسون پولاک

جکسون پولاک

جکسون پولاک

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *